شادی و نقش آن در زندگی
شادی و نقش آن در زندگی
دوستان عزیزم سلام. توی این مقاله از سایت اثرگذاران قرن بیست و یکم میخوایم با شما راجع به شادی ، نقش اون توی زندگی و همچنین روشهای ایجاد شادی پایدار و ماندگار صحبت کنیم.
هدف ما از زندگی واقعاً چیه؟ به چی دلمون میخواد برسیم؟ اگه یک مقداری با خودمون رو راست باشیم و بتونیم توی خواسته ها و رویاهامون بریم جلو، میتونیم حس کنیم که دقیقاً بعد از رویاهامون چی میخوایم؟ و چرا میخوایم به خواسته هامون برسیم. در حقیقت اون چیزی که ما دنبالش هستیم خودِ خواسته هامون نیست. بلکه احساسِ خوبِ بعد از رسیدن به اون خواسته است. پس ما دنبال احساس خوب هستیم. ما دنبال شادی هستیم.و توی این مقاله میخوام بگم که شادی ما دقیقاً یک مساله درونی هست. نه یک مساله بیرونی. شادی ما چیزی نیست که بتونه با عوامل خارجی مثل پول و خونه و ماشین متولد بشه برای ما. ما نمیتونیم خوشبختی رو بدست بیاریم. ما باید خوشبختی رو حس کنیم. با تمرکزمون روی داشته هامون. با تمرکز روی اون چیزهایی که داریم. پس دنبال این نباشیم که با تغییر شرایط بیرونمون به شادی برسیم. بلکه باید به این دید و به این درک برسیم که ما با تغییر شرایط درونمون میتونیم شاد بشیم و این شادی باعث تغییرات محسوسی توی زندگی ما میشه و بهترین نتایج رو برای ما رقم میزنه.
شادی در حقیقت احساس خوبه. هر وقت که احساس خوبی داریم میتونیم حس کنیم که شادیم. من یه تعریف از شادی دارم. شادی مساوی احساس هماهنگی اتفاق های زندگی با خواسته های ما. حالا برای یک نفر اتفاق ها اونجوری که میخواد پیش نمیره. اون امضا رو نمیگیره. اون قرارداد بسته نمیشه. در این لحظات که در ظاهر زندگی بر علیه ماست، دو نگرش میتونیم داشته باشیم : یک ، اینکه این اتفاق بر ضد من بوده و داره من رو از خواستم دور میکنه. دو ، اینکه این اتفاق یه خیر و صلاحی توش برای من هست. این میتونه من رو به خواستم نزدیک کنه. و جالب اینه که این اتفاقات دنیای بیرون نیستن که ما رو به خواسته هامون دور یا نزدیک میکنن، بلکه این احساس ماست که ما رو به خواستمون دور و نزدیک میکنه.
مالکوم گلادول توی کتاب قصه مردم استثنایی ( تافته های جدا بافته ) داستان یه قومی رو میگه توی امریکا که یک پزشک خیلی کنجاو میشه راجع بهشون. اینها خیلی عمر بالایی داشتن و آقای دکتر تصمیم میگیره راز طول عمر اونها رو کشف کنه. اولش دکتر فکر میکنه که بخاطر آب و هوای خوبشونه. بعد میبینه که نه، شش کیلومتر اون طرف تر ، یک روستا دقیقاً با شرایط آب و هوایی عین اینها ، مردمش طول عمر پایینتری دارن. بعد فکر میکنه که اینها ژنتیکی طول عمرشون بالاست. ولی نتایج تحقیق چیز دیگه ای رو نشون میده، پدران و اجداد این قوم، طول عمر متوسط و کوتاهی داشتن. بعد دکتر حدس میزنه که دلیل طول عمر اونها تغذیه است و سبک زندگی سالم. و میره یه مدتی اونها رو زیر نظر میگیره. ولی میبینه که غذاهای چرب و چیلی میخورن! سیگار میکشن، اضافه وزن دارن، ورزش نمیکنن و اصلاً هیچ چی! خلاصه دکتر مستعصل میشه و تصمیم میگیره که بره با اونها زندگی کنه. برای یک مدت. تا راز طول عمرشون رو بفهمه. و میره و اون چیزی که بعد از یک مدت زندگی باهاشون دستگیرش میشه اینه که اونها خیلی مردمان شادی هستن. با هم مهربونن و با محبت رفتار میکنن. و میخندن.
پس شادی، راز طول عمره. خیلی مهمه که شاد باشیم. به قول شاعر : عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است ، ور به ناخوش گذرد نیم نفس بسیار است.
در مورد شادی یک توهم وجود داره. و اون اینه که خیلی ها فکر میکنن من به ثروت برسم، بعدش دیگه شادم. در صورتی که قضیه کاملاً برعکسه. ما باید اول شاد بشیم تا بتونیم کارایی بالایی داشته باشیم و بعدش میتونیم شاد بشیم. نه اینکه شادی خودمون رو موکول کنیم به روزی که نمیدونیم کی میرسه. وقتی که بتونیم نعمت هایی که داریم رو حس کنیم، شادیم و وقتی شاد باشیم کارایی عالی ای داریم. و اینطوری میشه که میتونیم لحظه لحظه توی کارمون پیشرفت کنیم و درآمدمون رو ببریم بالا و بالاتر.
یکی از مواردی که خیلی خیلی به شادی ما کمک میکنه پذیرشه. پذیرش تمام اتفاقات دنیا دقیقاً همون طوری که هست. این جمله بزرگ رو باید ساعت ها و روزها بهش فکر کرد : این لحظه همان گونه است که باید باشد. واقعاً اگر به این درک برسیم که همه چیز عالیه و همه چیز درسته و همه چیز سر جای خودشه دیگه دلیلی برای غصه خوردن و حرص خوردن و غر زدن نداریم. به قول اکهارت تول در کتاب نیروی حال، میزان زجری که شما میکشین دقیقاً مساوی میزان نفی لحظه الانه. هرچقدر پذیرش اتفاقات دنیای بیرون رو بیشتر داشته باشیم در زندگی آرامش بالاتری رو تجربه میکنیم. حضرت علی (ع) میفرمایند با سه چیز صلح کن. با خودت، با مردم و با طبیعت. یعنی خودمون رو همون طوری که هستیم بپذیریم. دوم اینکه مردم و اطرافیانمون رو دقیقاً همونطور که هستن بپذیریم و نخوایم که کسی رو تغییر بدیم و سوم اینکه جامعه و شرایط رو همون طور که هست بپذیریم. این میشه زندگی در صلح و این میشه زندگی در ارامش. ما فقط یک چیز رو باید تغییر بدیم، ذهنیت خودمون رو. و اگر بتونیم استاد این کار بشیم میبینیم که به طرز عجیبی شرایط دنیای بیرون با سرعت خیلی زیاد به نفع ما تغییر می کنه.
ما نمیتونیم بدها رو از جهان حذف کنیم. نمیتونیم فقر رو پایان بدیم. نمیتونیم یک بار برای همیشه از دست و از شر مشکلات لعنتی زندگی خلاص بشیم. این تفکر کاملاً غلطه. مشکلات و چالش ها بخشی از زندگی ما هستن. به قول وین دایر توی کتاب باور کنید تا ببینید، میگه شما هرچقدر هم که آهنربا رو از وسط نصف کنید، بازهم آهنربا دو قطب داره. نمیتونید یک قطب آهنربا رو ازش بگیرید. پس هیچ وقت دنبال این نباشیم که مشکلات زندگی رو برای همیشه تموم کنیم. اونها بخشی از زندگی ما هستن. مشکلات زندگی ما خدمتگزار ما هستن. نه بر علیه ما. به قول رابینز، میگه اونها علیه تو اتفاق نمیفتن، اونها برای تو اتفاق میفتن.
یک راه موثر دیگه برای اینکه بتونیم شاد باشیم اینه که در لحظه ی حال باشیم. در همین الان. اون چیزی که شادی رو از ما میگیره، گذشته و آینده است. گذشته باعث غم ما میشه و آینده باعث ترس ما. پس کسی که در لحظه الان باشه نه ترسی داره و نه غمی. یک استاد مکتب شرق که دانشجوی خودش رو برای تحقیق و کار کردن روی خودش به مدت سه سال فرستاده بود در یک جای خلوت، روزی که دانشجو برمیگرده که با تعالیم خودش جواب هر سوالی که استاد میپرسه رو بده، استاد بهش میگه من فقط یک سوال از تو دارم. وقتی که به سمت من میومدی، گلهای شمعدونی کدوم طرف راهرو بودن؟ و دانشجو میره که سه سال دیگه مطالعه کنه. هر چقدر که بیشتر بتونیم توی لحظه ی الان باشیم، یعنی رمز و راز شادی رو کشف کردیم و میتونیم بابتش شکرگزار باشیم.
دکتر مارتین سلیگمن در کتاب شادمانی درونی میگه، شادی یک چیز درونیه. نمیشه با عوامل بیرونی مثل پول و افزایش درآمد به دستش اورد. پول و ثروت فقط میتونه 8 الی 13 درصد میزان و سطح شادی ما رو ببره بالاتر. و توی کتابش به راههای رسیدن به شادی پایدار و درونی با استفاده از هیجانات مثبت اشاره میکنه. هیجانات مثبتی مثل بخشش، انجام فعالیت های لذت بخش ، کمک به دیگران و کارهای خیریه ، محبت کردن به اطرافیان، پرداختن به کاری که عاشقش هستیم و از این قبیل فعالیت ها.
و در نهایت دوستان عزیزم. راز شادی راز گل سرخه. یعنی تکثیر عشق در جهان. اینکه کشف کنیم که چه کاری رو بهتر از همه انجام میدیم و بعد سعی کنیم با استعداد خودمون بهترین کالا یا خدمات رو به مردم نازنین دنیا ارائه بدیم. راز شادی راز گل سرخه. اینکه بهترین خودمون باشیم تا بتونیم بهترین برای جامعه و جهانی باشیم که توی اون زندگی میکنیم.
از اینکه وقت ارزشمندتون رو به خوندن این مقاله اختصاص دادین از شما سپاسگزارم.
رضا محمدشفیعی
دیدگاهتان را بنویسید