رفاه نسل جدید
رفاه نسل جدید
دوستان عزیزم سلام. این روزایی که دارم سپری میکنم خیلی روزهای قشنگیه توی زندگیم. چون خدای مهربون اولین فرزندم رو بهم هدیه داده. یک آقا پسر به اسم شایان. و میخوام یک نگرش رو به تولد نوزادان تو این روزها براتون توی این مقاله بگم. اینکه ما چقدر پیشرفت کردیم و خودمون خبر نداریم و اصلاً حواسمون نیست.
اولین مورد اینکه در طول دوران بارداری ، حالا با توجه به اینکه شرایط کرونا هم بود بارها و بارها از مرکز بهداشت با من و همسرم تماس گرفتن و جویای سلامت حال هر دوی ما شدن ، توصیه های ایمنی و بهداشتی رو هر بار پای تلفن تکرار کردن و حتی از بازرسی هم با من تماس گرفتن که آیا با شما تماس گرفته شده یا خیر. خدا رو شکر امروزه انقدر علم پزشکی پیشرفت کرده که در طول دوران بارداری مادر لحظه به لحظه تحت کنترله و هم سلامت مادر توی این دوره تضمین میشه هم با بررسی های دقیق اگر بچه مشکل حادی داشته باشه از تولد اون جلوگیری میکنن. واسه همین آمار بچه های معلول و مشکل دار به شدت اومده پایین.
مورد بعدی که میخوام بگم اینه که روزی که رفتیم با همسرم برای بچه وسایل بگیریم واقعاً بهش حسودیم شد یه جورایی. و البته گفتم خدایا شکرت. بچه های امروزی چقدر رفاهشون از نسل ما بیشتره. ما نه صندلی کودک داشتیم ، نه کریر (Carrier) ، نه تخت و پارک و نه صندلی غذا. ولی اینا دیگه امکانات معمولی و بدیهی بچه هاست. تا آب توی دلشون تکون نخوره. نسل جدیدن دیگه. نوش جونشون باشه.
مساله بعدی اینه که وقتی که قرار شد به دنیا بیاد و رفتیم بیمارستان، اونجا با اینکه حدود 10 ساعتی منتظر بودم و دعا میخوندم، خیلی خدا رو شکر میکردم. چون امروز امنیتی که در زایمان وجود داره بهیچ عنوان با 100 سال قبل قابل مقایسه نیست. در زمان های قدیم خیلی از مادر ها به اصطلاح سر زا میرفتن. چون مثلاً سر بچه چرخیده بود و از شکم مادر خارج نمیشد. چقدر کودکان مرده به دنیا میومدن. اما امروز علم پزشکی تا حد بسیار زیادی سلامت مادر و فرزند رو تضمین میکنه و اگر شرایط مادر اورژانسی باشه با عمل جراحی سزارین بچه رو از شکم مادر خارج میکنن و اینطوری هم مادر و هم فرزند رو از خطر نجات میدن.
بعد از به دنیا اومدن پسرم هم، دستور العمل های جدید شروع شد، وزن گیری مرتب. آزمایشات و معاینات که البته اینها قبلاً هم بوده ولی الان خیلی پیشرفته شده. کلاس های ویژه شیردهی نوزاد، کلینیک های شیردهی ، تماس های مرتب از بیمارستان برای بررسی حال نوزاد، چکاپ های برنامه ریزی شده و خیلی عوامل دیگه که لحظه به لحظه سلامت نوزاد رو تحت کنترل میگیرن. اینها همه امکاناتی هستن که برای فراهم شدنشون هزینه شده و زحمت کشیده شده و باید قدرشون رو بدونیم.
این روزا که خیلی برام خاطره انگیزه خیلی از پسرم عکس میگیرم. سعی میکنم با اینکه وقتم رو به خودش اختصاص میده ، از تمام این لحظه های خاص لذت ببرم. وقتی که سرویسی که همه پدر مادرها به بچه هاشون میدن یعنی تغذیه و تر و خشک کردن رو به پسر خودم میدم، قشنگ پدر و مادر خودم رو حس میکنم. و امروز درک میکنم که چقدر اونها برای من زحمت کشیدن. و خلاصه حال و هوای عجیبی دارم. یک احساس بسیار قشنگ.
و من که همیشه احساس خوب خودم رو به اشتراک میگذاشتم، الان هم کماکان دوست دارم احساسم رو به اشتراک بگذارم. این که این بچه برای من قیمت نداره. ولی یه وقتایی خودم فکر میکنم یا همسرم بهم میگه که خیلی عکسهاش رو توی فضای مجازی پخش نکن. اون فقط برای تو جذابه. و این باعث شد که عمیقاً به این فکر کنم، آیا بقیه هم انقدر از داشتن فرزند خوشحال هستن؟ خیلی میبینیم که وقتی یه نفر یه ماشین عالی داره، همه جا میاد نشونش میده و به اصطلاح پزش رو میده. اما ارزش یک فرزند چقدره؟ چرا آدم ها پز فرزندشون رو نمیدن؟ چرا فرزندشون به اندازه خونه و ماشین خوشحال و شادشون نمیکنه؟ با اینکه وقتی از پدر یا مادرهایی که از لحاظ مالی در تنگنا هستن میپرسی پسرت یا دخترت چقدر قیمتشه، میگه هیچ قیمتی نمیتونم روش بزارم. ولی با این حال عملاً خیلی ها قدر فرزندشون رو اون طوری که باید و شاید نمیدونن. فرزندی که هدیه آسمونیه. از طرف خدا.
امیدوارم هممون ، قدردان و شکرگزار همه چیز باشیم. هم فرزندمون. هم این همه رفاه و امکانات جدید که برای همه ما و فرزندان ما محیا شده.
دوستون دارم. رضا محمدشفیعی
دیدگاهتان را بنویسید