خداوند از سه طریق با تو صحبت می کند
سلام دوستای خوبم
خیلی خوشحالم از اینکه همیشه حس درونی رو دنبال میکنم. واقعاً همه چیز درون ماست. چند وقت قبل حس درونم بهم گفت که قرآن رو بخون و با معنی و با دقت و کامل بخون. من هم این کار رو انجام دادم. و این کار باعث چند اتفاق شد.
یکی اینکه واقعاً به خدا ایمان اوردم. اینکه در قرآن هست ” او کسی است که شما را در رحم مادرهایتان تصویر کرد”. اون چیه که ما رو شکل میده درون رحم مادر؟ یه ترکیبی از پدر و مادر؟ کیه که ژن ها رو کپی میکنه؟ هرچی هست. فارغ از تعصب. نیرو اه؟ انرژیه؟ نظمه؟ هرچیزی که هست اسمش خداست. البته ما بهش میگیم خدا. ما اسمش رو خدا انتخاب کردیم. هر اسم دیگه ای میتونه داشته باشه. مهم اسمش نیست. مهم درکشه
و جای دیگری در قرآن نوشته بود : “او کسی است که آسمان ها را برافراشت، بدون اینکه ستون داشته باشند”. واقعاً برام تکون دهنده بود. مثلاً به این فکر کنید که طبقه 4 یه ساختمون اگر ستون ها نبود میخورد توی سر طبقه سه و دو و یک. و همه چیز نابود میشد. حالا چرا ماه توی سر ما نخورده؟ چرا ستاره ها نیفتادن؟ چه کسی بوده که جاذبه خورشید رو جوری تنظیم کرده که زمین در یک مدار منظم حرکت کنه ده ها هزار سال؟ اگر هر روز از خورشید دور میشدیم چی میشد؟؟ چه کسیه که این “نظم” رو به وجود اورده؟؟
به ایلان ماسک میگن تو به خدا اعتقاد داری؟ میگه من نمیدونم دقیقاً منظورتون از خدا چیه؟ اما اگر منظورتون نظم جهان هستیه، بله، این جهان هستی یک نظم داره. اسم این نظم یا بهتره بگیم اسم پدید آورنده ی این نظم رو ما گذاشتیم خدا.
بچه ها بعد از اینکه برام کاملاً شفاف شد ، بدون تعصب – تاکید میکنم – بدون تعصب ، برام شفاف شد که “خدایی هست” ، خیلی عمیق تر از گذشته به این فکر کردم که خب، خدایا بیا باهام حرف بزن، بیا راه و چاه رو بهم نشون بده. بیا بهم بگو چیکار کنم؟ گیر کردم، توی زندگیم ، توی رابطه عاطفیم، از جنگیدن خسته شدم، تو بیا باهام صحبت کن. تو بیا دقیقاً راهنماییم کن. به صحبت هات نیاز دارم. آخه چرا باهام حرف نمیزنی؟
تا اینکه طبق حس درونی، بعد از خوندن قرآن ، رفتم سراغ خوندن کتاب “گفتگو با خدا” نیل دونالد والش، جلد یکم. تکون دهنده بود. خیلی باهاش گریه کردم. قصدم از خوندن این کتاب مقایسه بود. اینکه ببینم آیا واقعاً پرونده کتاب های آسمانی در زمان قرآن بسته شده؟ یا خدا کماکان با ما حرف میزنه؟ می خواستم الهامات نیل دونالد والش رو با الهامات پیامبر اسلام مقایسه کنم. به یک نیت رفتم اما چیزهای دیگه ای عایدم شد….
من با خوندن این کتاب فهمیدم که خداوند ، در هر لحظه داره با ما صحب میکنه . ولی این ماییم که نمی شنویم. خداوند از سه طریق با ما صحبت می کنه. پایین ترین جلوه اش کلامه. اما در یک سطح عمیق تر، خداوند از طریق احساس درون با من صحبت میکنه. همون احساسی که میگفت اول قرآن رو بخون بعد گفتگو با خدا رو. خوندن قرآن وجود خداوند رو بدون تعصب برای من ثابت کرد – هیچ کسی و هیچ صحبتی نمیتونست این کار رو برام بکنه – و بعد هم خوندن کتاب گفتگو با خدای نیل دونالد والش که میتونم بگم 90% مطالبش منطبق بر قرآن هست، هم بهم ثابت کرد که خداوند همیشه در حال صحبت با منه و لحظه ای من رو به حال خودم رها نکرده. به قول قرآن : ما وعدک ربک و ما قلی.
این مسیر زیباست. هرچقدر جلوتر میریم نشونه های زیباتری میبینیم و مسیر برامون جذاب تر از قبل میشه.
مرسی که همراهم هستین. دوستدار شما. رضا محمدشفیعی
دیدگاهتان را بنویسید