درخت ثروت
آیا تا حالا به این فکر کرده اید که چه ارتباطی بین یک درخت و رشد آن و ثروت و رشد ثروت وجود دارد؟
این ارتباط رو از 7 جنبه بررسی می کنیم :
1- زمین ثابت ، میوه های مختلف :
حتماً دیده ایم که در باغچه خانه خودمان یا هر باغی ، چند تا درخت مختلف مثل سیب و گلابی و آلوزرد وجود دارند. سوال: چرا در یک زمین واحد چند میوه مختلف وجود دارند؟ چرا همان خاک و همان آب و همان آفتاب، ولی میوه ها متفاوت است؟ چرا توی این خاک یک درخت رشد میکند و میوه می دهد و به آن رسیدگی میکنیم؟ ولی یک گیاه می شود علف هرز و آن را دور می ریزیم؟ دلیل این است که دانه ی این درخت ها با هم فرق می کند. دانه ی سیب سیب می دهد و دانه هلو هلو. بذر علف هرز هم علف هرز می دهد و نتیجتاً دور انداخته می شود.
گندم از گندم بروید جو ز جو. از مکافات عمل غافل مشو.
این دانه ها هستند که به منابع خاک جهت می دهند. این دانه ها هستند که با استفاده از خاک و آب و آفتاب تکثیر می شوند. پس هر میوه ای حاصل دانه ی خاص خودش است.
میتوانیم ذهن را به ضمیر ، دانه را به هدف و منابع لازم برای رشد درخت مثل خاک و آفتاب و آب را به فرصت ها تشبیه کنیم.
اینجاست که می بینیم دقیقاً به همین دلیل است که در شرایط یکسان جامعه ، یک سری پیشرفت می کنند و یک سری دیگر پسرفت. چون هدفی که دارند، آن بذری که در ذهنشان کاشته اند ، با بقیه متفاوت است و همین باعث نتایج متفاوت در پایان کار می شود.
2- باغچه ی بدون درخت
تصور کنید که خاک حاصلخیز را داریم، آب هم داریم، آفتاب هم هست. به نظر شما در یک باغچه خالی که همه شرایط لازم برای رشد درخت را دارد، درختی رشد نمی کند؟ جواب این است که چون دانه یا بذری توی آن زمین کاشته انشده است. یعنی اینکه اگر ما در بهترین شرایط ممکن هم باشیم و بهترین فرصت ها هم برای ما وجود داشه باشد ، وقتی هدفی نداشته باشیم هیچ نتیجه و ثمره ای نمی بینیم و توی باغچه ما هیچ اتفاق خاصی نمی افتد.
3- زمین بایر
آیا دیده اید که بعضی زمین ها غیر حاصلخیز و بایر هستند ؟ مثل زمین کویر. هر دونه ای که در آن بکارید آب هم که به آن بدهید، باز هم رشد نمی کند. ذهن بایر مانند زمین بایر است. ذهن بایر ذهنی است با باور های محدود و خراب از گذشته . پس هدفگذاری در زمین بایر به هیچ نتیجه ای منتهی نمی شود و آب در هاون کوبیدن است. پس بهتر است قبل از هدفگذاری روی باورهای خودمان کار کنیم. این کافی نیست که هدفگذاری کنیم درآمد خودمان را چند برابر کنیم یا در کنکور رتبه عالی کسب کنیم، یا در رشته ورزشی خودمان عضو تیم ملی شویم. بلکه باید باور داشته باشیم که لیاقت داریم که به این جایگاه برسیم و تلاش می کنیم و خدا همراه ما می شود تا به آن چیزی که میخواهیم برسیم. پس باید حرکت ما به سمت هدفمان با باورهای مثبت باشد تا دانه های هدف در زمین حاصلخیز ذهن ما رشد کند. در یک مقاله خواندم که چینی ها با یکسری عملیات خاک کویر را بارور کرده بودند. ذهن منفی نگر و با باورهای محدود کننده هم بالاخره قابل اصلاح است. زمینی که شخم زده می شود و مواد مغذی در آن قرار می گیرد و اصلاحات روی آن انجام می شود بالاخره قابل کشت می شود. لذا اگر امروز با باورهای خیلی محدودی داریم زندگی می کنیم قرار نیست تا ابد وضعیت به همین شکل باقی بماند
4- استفاده از مترسک ها
بعضی وقت ها زمین حاصلخیز را داریم. آب و آفتاب را هم داریم . دانه را هم درون آن کاشته ایم. اما نهال ما همین که توی مراحل اولیه است توسط روباه ها و کلاغ ها مورد حمله قرار می گیرد. کشاورزان این مساله را با انجام کارهایی مثل نصب مترسک و حفاظ رفع می کنند. یادمان باشد که 95 درصد افراد هر جامعه ای را آدم های متوس و فقیر تشکیل می دهند. وقتی دانه ی هدفی را در هن خودتان می کارید باید از آن در برابر افراد کوته فکر و منفی نگر که نهال ما را نابود می کنند محافظت کنید. رویای زندگی ما جام بلور ماست. باید با تمام وجودمان از آن مراقبت کنیم. وقتی درخت تنومند و قدرتمندی شد ، دیگر هجوم روباه و کلاغ ها نمی تواند آسیبی به آن بزند. اما نهال همیشه به مراقبت نیاز دارد. پس برای مراقبت از این نهال، هیچ وقت هدف های بزرگ و عالی خودتان را با افراد منفی نگر و کوته فکر در میان نگذارید. در سکوت خود به سختی کار کنید، اجازه دهید موفقیتتان سر و صدای شما باشد.
5- سهم بیایان و کویر از بارش باران و برف
وقتی در کویر باران بیاید چه اتفاقی می افتد؟ سیل جاری می شود. در خاک بایری که دانه ای کاشته نشده بارش رحمت الهی هیچ نتیجه ای ندارد. این است که افرادی هستند که یک دفعه پول و ثروت عظیمی به آنها میرسد ولی تا ریال آخر آن پول را خرج می کنند و باز هم به جایگاه فلاکت بار قبلی خودشان بر می گردند. یک روز که در سفر بودم، بیابان را نگاه می کردم که سرتاسر از برف وشیده ششده بود ، بعد از خودم پرسیدم که سرنوشت این برف ها چه می شود؟ جواب واضح بود. این برف ها آب می شوند و از طریق سفره های زیرزمینی حرکت می کنند و به آن جایی می روند که زمین حاصلخیزی هست و دانه ای در آن کاشته شده است. این است که همیشه و همیشه فرصت ها آدم های بی هدف و غیر آماده را دور می زنند و به جایی می روند که کسی توانایی پاسخگویی به آنها را داشته باشد. از قدیم می گویند آب می گردد و راه خودش را پیدا می کنند. سرمایه ها به جایی می روند که رشد کنند. یک مثل انگلیسی می گوید
A fool and his money are soon separated
احمق و پولش خیلی زود از هم جدا می شوند.
پس بیاییم زمینمان را حاصلخیز کنیم و دانه هایمان را بکاریم و بعد منتظر بارش باران رحمت الهی باشیم.
6- بارش باران دائمی نیست
یک روز که آرام نهار می خوردم و به باغچه روبروی خودم نگاه می کردم و مقداری هم از دیر وصول شدن بعضی طلب های مالی در فشار بودم، یک ندای درونی از طرف درخت ها با من حرف زد. درخت ها به من گفتند : آیا تو فکر کرده ای که ما هر روز شاهد بارندگی هستیم؟ نه. مسلماً نه. ولی همیشه در حال رشد و تکاپو هستیم. شاید هر روز باران نیاید، ولی هر روز آفتاب و منابع خاک برای رشد ما هستند. این یعنی که شاید جریان نقدینگی ما دائماً وصل نباشد، یا به طور کلی ، همه روزها همه شرایط بر وفق مراد ما نباشند. اما کار مهمی که باید انجام بدهیم این است که باید ببینیم با دست خالی یا با همین امکاناتی که امروز داریم چه کارهایی باید انجام دهیم؟ آیا تلفنمان وصل است؟ پس می توانیم چند تماس برای بازاریابی بگیریم. آیا پای راه رفتن داریم؟ پس می توانیم به چند تا مشتری سر بزنیم. پس ، اگر دقیق نگاه کنیم می توانیم در زمان هایی که باران نمی آید و شرایط بر وفق مراد ما نیست باز هم مثل درخت ها رشد کنیم.
7- مدت زمان رشد یک درخت
مهم تر از همه اینکه بذر های مختلف ، تا میوه دادن به مدت زمان های متفاوتی نیاز دارند. شاید بهره وری سیفی جات فقط به چند ماه زمان نیاز داشته باشد. اما مدت زمان ثمره دادن یک درخت گردو یا یک درخت پسته چند سال است. مدت زمان به درآمد رسیدن یا افزایش نمایی درآمد یک نفر که با انواع و اقسام محدودیت های مالی مواجه است، دقیقاً مثل مدت زمان رشد و ثمره دادن یک درخت است. اگر چه این تغییرات چند سال طول می کشد و در طی سال های اولیه میوه ای عاید نمی شود. ولی در حین فرایند می توانیم رشد درخت را می توانیم ببینیم. و در حین فرایند رشد باید صبر داشته باشیم. باید صبر داشته باشیم. صبر با امید.
وقتی یک هدف را در ذهن خودمان می کاریم، وقتی برای رسیدن به آن تلاش می کنیم. وقتی می بینیم زمانمان را مانند گذشته دیگر هدر نمی دهیم و با افراد منفی نگر و کج فهم تماس نداریم، همه ی اینها نشانه هایی هستند، که ما در جهت درست به سمت هدف خودمان در حرکتیم. با ایمان و توکل به خداوند مهربان در جهت هدفتان حرکت کنید و مطمئن باشید ، مطمئن باشید که با به کار گیری این هفت اصل، بذر شما یک روز به میوه تبدیل می شود. و همان هایی که شما را یک روز برای کاشتن آن مسخره می کردند، موقع خوردن میوه ها حاضر می شوند.
دیدگاهتان را بنویسید